Wednesday, January 16, 2008

گزارش شاخ درآوردن آرش!!!

بارش برف امسال باعث شد تا بنده در عرض چند روز ، صاحب چندین و چند شاخ زیبا شوم ...
در بلاد ما رسم بر این است که هرگاه اثرات زور زدن آسمان برای باریدن برف مشاهده می شود ، اولین اتفاقی که می افتد قطع شدن برق است ( و آب و گاز ) . اصولاً لااقل جاییکه بنده زندگی می کنم ، قوانین اهم و کیرشهف و ماکسول در خطوط انتقال نیرو جاری نیست و عبور الکترونهای نازنازی از سیمها فقط و فقط به بارش برف وابسته است و لاغیر....یعنی بارش برف مترادف است با قطع برق ... این از پیشینه تاریخی برف و برق در بلاد ما...
حالا با چنین پیشینه ای ، یک سالی چون امسال ، برف می آید و برق نمی رود ... عجیب است دیگر ...

حالا این به کنار ، سالهای پیش برف که می آمد ما تا گردن در برف گیر هم می کردیم ، یک لودری چیزی نبود ما را از زیر این نعمت خدادادی بکشد بیرون ، اما امسال از شب باریدن برف ، لودرها دست بر آسمان داشتند تا برفها را در هوا بقاپند...

خلاصه امسال کک خدمت رسانی ، حسابی بر جان مسئولین بلاد ما افتاده بود ... نه برق قطع شد ، نه آب و نه گاز ، خیابانها و کوچه ها هم که ماشاالله پاک و پاکیزه .... آدم ترس برش می دارد که اینها همه خواب باشد و یکهو از این خواب ناز بیدار شوی ...

خدا وکیلی چه می کنه این انتخابات مجلس و شورای شهر ... کاش همیشه انتخابات باشد و همیشه مسئولین زحمتکش بلاد ما در پی جلب آرا ... صفا کردیم فلانی ...

Wednesday, January 02, 2008

...بوتو منفجر شد ، تحمل کردم هیچی ننوشتم ... ترکمنستان گازمون رو قطع کرد هیچی ننوشتم ... دوهزار و هفتا اتفاق واسه خودم افتاد هیچی ننوشتم ... اما الان باید یه سه چهار خطی بنویسم .... مسیحیان محترم ( و محترمه!!!) !!! ببینید چقدر می خوامتووووون!!!! ....

از آنجائیکه تواریخ ثبت شده بر پیشانی نوشته های این وبلاگ به سبک خارجکی ها است و و از آنجائیکه این تاریخ ، امروز به عدد یکم یکم دوهزار و هشت رسیده و از آنجائیکه بالا و پائین نوشته های بنده در این وبلاگ مهر خارجکی دارد پس بر خود لازم می دانم که خیلی قرص و قایم حلول سال جدید این مسیحیان محترم ( و محترمه!!!) را به آنها تبریک بگویم و آرزو کنم هم برای آنها هم برای خودمان ... آرزو نکنم چکار کنم؟؟؟