آیا نوزاد در رشت واقعاً حرف زده است ؟؟؟
این استانی که بنده تویش زندگی می کنم عجایب زیاد دارد که آخریش نوزاد سخنگوست ...
چند وقتی است ( حداکثر دو هفته ) که میان ملتی که در رشت زندگانی می کنند شایعه ای دهان به دهان می چرخد که در نوع خود جالب انگیزناک است : ماجرا از این قرار است که ظاهراً نوزادی در بیمارستان آریای شهر رشت بعد از تولد ، شروع به حرف زدن می کند و پرستار از این امر وحشت کرده و او را به زمین می اندازد و نوزاد کشته می شود. این نوزاد قبل از مرگش پیش بینی هایی کرده که در اواخر آذر ( بیست و هفتم آذر ) اتفاقات عجیبی از جمله بارش برفی سنگین در گیلان رخ خواهد داد و عده ای زیادی کشته خواهند شد.البته این مورد آخر نیاز به پیش گویی نداشت چراکه در چند سال گذشت آنقدر برف سنگین ( وغیر سنگین ) اینجا آمده و آنقدر ملت مرده اند ( خصوصاً در روستاها ) که دیگر نه تنها کک مسئولین که کک خود مردم هم نمی گزد. مورد مهمش هم همان برف سال هشتاد و چهار بود که تا چندین روز ملت ایران هیچ خبری از گیلانی ها نداشتند.راهها بسته بود و عده زیادی یخ زدند. مسافران در جاده (رشت - انزلی ) سرگردان شدند و عده ای در ماشینها مردند و عده ای هم پای پیاده خود را به شهر رساندند ، اما هیچ جایی خبری از این مرگهای فجیع درز نکرد. هلیکوپترها چندین روز بعد ( که هوا دیگر آفتابی بود ) به اطراف دیلمان آمدند و از بالا کمکهای خود را می انداختند و می رفتند ، نکته اینکه بعد از اینکه چند روز دیگر بر می گشتند می دیدند کسی کمکها را برنداشته ( زیرا ملت زیر خروارها برف و یخ مدفون بودند!!! )
هرچند موضوع نوزاد بیمارستان آریا بنظر شایعه می آید و حتی تکذیب هم شده، ولی با اینحال شرط عقل حکم می کند تا پایان آذر ماه منتظر باشیم ببینیم چه می شود ... با اینکه آدم براحتی نمی تواند این موضوع را قبول کند ولی ته دل آدم می لرزد ... داستان بخودی خود هیجان انگیز است و اگر هم دست ساخته ذهن یک آدم خلاق ( مثلاً همان پرستاری که باعث مرگ نوزاد شده ) باشد باید به داستانی که انتخاب کرده آفرین گفت ... البته من نمی دانم پدر و مادر و آشنایان این نوزاد چرا چیزی نمی گویند یا این موضوع درست است یا نیست . اگر درست است که هیچ اگر نه چرا آنها علیه پرستار و بیمارستان شکایتی نکرده اند ؟؟؟ خدا عالم است
این استانی که بنده تویش زندگی می کنم عجایب زیاد دارد که آخریش نوزاد سخنگوست ...
چند وقتی است ( حداکثر دو هفته ) که میان ملتی که در رشت زندگانی می کنند شایعه ای دهان به دهان می چرخد که در نوع خود جالب انگیزناک است : ماجرا از این قرار است که ظاهراً نوزادی در بیمارستان آریای شهر رشت بعد از تولد ، شروع به حرف زدن می کند و پرستار از این امر وحشت کرده و او را به زمین می اندازد و نوزاد کشته می شود. این نوزاد قبل از مرگش پیش بینی هایی کرده که در اواخر آذر ( بیست و هفتم آذر ) اتفاقات عجیبی از جمله بارش برفی سنگین در گیلان رخ خواهد داد و عده ای زیادی کشته خواهند شد.البته این مورد آخر نیاز به پیش گویی نداشت چراکه در چند سال گذشت آنقدر برف سنگین ( وغیر سنگین ) اینجا آمده و آنقدر ملت مرده اند ( خصوصاً در روستاها ) که دیگر نه تنها کک مسئولین که کک خود مردم هم نمی گزد. مورد مهمش هم همان برف سال هشتاد و چهار بود که تا چندین روز ملت ایران هیچ خبری از گیلانی ها نداشتند.راهها بسته بود و عده زیادی یخ زدند. مسافران در جاده (رشت - انزلی ) سرگردان شدند و عده ای در ماشینها مردند و عده ای هم پای پیاده خود را به شهر رساندند ، اما هیچ جایی خبری از این مرگهای فجیع درز نکرد. هلیکوپترها چندین روز بعد ( که هوا دیگر آفتابی بود ) به اطراف دیلمان آمدند و از بالا کمکهای خود را می انداختند و می رفتند ، نکته اینکه بعد از اینکه چند روز دیگر بر می گشتند می دیدند کسی کمکها را برنداشته ( زیرا ملت زیر خروارها برف و یخ مدفون بودند!!! )
هرچند موضوع نوزاد بیمارستان آریا بنظر شایعه می آید و حتی تکذیب هم شده، ولی با اینحال شرط عقل حکم می کند تا پایان آذر ماه منتظر باشیم ببینیم چه می شود ... با اینکه آدم براحتی نمی تواند این موضوع را قبول کند ولی ته دل آدم می لرزد ... داستان بخودی خود هیجان انگیز است و اگر هم دست ساخته ذهن یک آدم خلاق ( مثلاً همان پرستاری که باعث مرگ نوزاد شده ) باشد باید به داستانی که انتخاب کرده آفرین گفت ... البته من نمی دانم پدر و مادر و آشنایان این نوزاد چرا چیزی نمی گویند یا این موضوع درست است یا نیست . اگر درست است که هیچ اگر نه چرا آنها علیه پرستار و بیمارستان شکایتی نکرده اند ؟؟؟ خدا عالم است
2 comments:
آرش جان اول ازهمه خوشحالم که تقریبا همشهری از آب درآمدیم . مادرم و تمام فامیلهای مادری من انزلی چی هستن , پس بقول خودتون تی جانا قوربان . بعداین شایعه که خیلی جالب بود و باید بگم که فقط اینجور چیزها در ایران اتفاق میافته !!! باید عقل ناقص داشته داشت برای باور چنین شایعاتی. ولی شاید که شایعه برف سنگین و زمستان سخت کار خود اقایان عمامه بسر باشه که فقط دنبال بهانه ایی هستند برای بالا بردن قیمت سوخت و هزاران کوفت و زهرمار دیگه حالا برم سراغ مطلب پایینی . مطالبت اینقدر جالبن که باید همه رو بخونم .
baad az modatha salam
duste ghadimi!
kheyli vaghte rade pat tu perantez.blogspot.com nist !
shayad miyay va rade paie nemizari..
har ja hasti shad bashi !
Post a Comment