گربه اي روي شيرواني !!!
((گربه از هر جايي و از هر ارتفاعي كه بيفته با پاهاش مي ياد رو زمين ، در صورتيكه نقص فني نداشته باشه!!!))
تو اين هفته بالاخره اون چيزي كه بايد اتفاق مي افتاد ( شايدم نبايد اتفاق مي افتاد) اتفاق افتاد. اونم كجا ، تو دانشگاه ما !!! يه چيزي بگم و پيش خودمون بمونه لطفاً !!! دانشگاه ما از جمله مكانهاي كم خطردر دنياست و اصولاً افراد سرشون تو لاك خودشونه حالا تو همچين جايي يه همچين اتفاقي رخ مي ده، هر چند من دوست داشتم عكس اين ماجرا رو بذارم رو وبلاگ ، ولي بنظر خودم اصلاً جالب نيومد كه عكس يه دانشجوي دختر در حال خودكشي رو منتشر كنم ، هر چند چنتا سايت اينكارو كردن ، ولي به اونا هم لينك نمي دم، مسخره است ، نه؟؟؟ …..
اما جريان چي بود :
موضوع خيلي ساده هست ، ساده تر از اون چيزي كه فكرشو كنين ، يكي از دانشجوهاي دختر دانشگاه ما رفت طبقه آخر ساختمون دانشكده فني ، بالاي بالاش و آماده شد كه بپره ، ملت ( دانشجوها و بقيه ) هم از پايين به اون نگاه مي كردن ، اون تهديد مي كرد ، اونا نگاه مي كردن ،اون داد زد ، اون گريه كرد و خلاصه محشري بپا شد ، اونايي كه موبايل داشتن عكس مي گرفتن ، بعضي مي خنديدن ، يه چنتايي هم يكي دو قطره اشك ريختن …البته اون نپريد!!! و يه جورايي سرو ته قضيه رو هم آوردن …
راستش اين چيز نادري نيست كه كسي بخواد يه همچين كارايي بكنه، مخصوصاً تو يه دانشگاه ، حتماً شما بارها شنيدين و خوندين كه تو فلان دانشگاه يه دختر ، يه پسر ، قصد خودكشي داشتن … ولي اصولاً اين چيزا كه منفعتي براي كسي نداره زود به فراموشي سپرده مي شن .در هر صورت اين ماجرا اتفاق افتاد، اصلاً مهم نيست كه دليل اون دختر چي بود ( هر چند دليلش موجه بوده) ، ولي مهم اينه كه آدم تو اين زمونه به جاهاي بدي مي رسه ، به جاهايي كه براي اثبات خودش ، اثبات حرفاش و اثبات اينكه تو اين دنياي بزرگ وجود داره و نفس مي كشه ، دست به كاريي مي زنه كه نبايد بزنه ، اينجاست كه حتي جون و آبروي آدم هم ارزشش رو از دست مي ده و وسيله اي مي شه براي ابراز وجود …اين دنياي ماست… نظر شما چيه؟؟؟
1 comment:
arash belakhare tonestam ienja nazar bedam
badan nazar midam
Post a Comment