Wednesday, May 06, 2009

وقتی آغوش رفاقت یه تله اس !!!

امروز بعد از ظهر از یک جایی سی دی فیلم « رئیس» استاد کیمیایی بدستم رسید و موفق شدم این فیلم را ببینم ... حقیقتش را بخواهید آنچیزی که انتظار داشتم نبود ( هرچند بنظر فیلم کمی سانسور هم شده بود !!! ) و بجز چند مورد که به دل بنده نشست بقیه موارد فیلم در حد فاجعه بودند حتی دیالوگهای طوفانی که ما در فیلمهای استاد می شنویم هم آنچنان زیاد نبودند .... جلوه های ویژه و ضد و خوردها و کلاً صحنه های اکشن هم که در حد بسیار بسیار بدی بودند ... خیلی بد .... عجالتاً ترجیح می دهد همان فیلم حکم استاد را ببینم ...

از نظر من در فیلمهای کیمیایی آن بخشهایی که خصوصاً دو شخصیت روبروی هم می نشینند و جهان بینی هم را برای یکدیگر تشریح می کنند ( با زبانی که خود کیمیایی در آنها تزریق کرده است) از بهترین بخشهای فیلمهایش هستند و در فیلم رئیس استاد هم تنها یک صحنه بود که این خصوصیت را داشت و به دلم نشست ؛ همان جاییکه « سیا » با عشقش طلا ( مهناز افشار یا بهتر بگویم گوگوش ) می رود به رستوران پاپیون و با عاشق سابق طلا ( یا مهناز افشار ) سر اینکه « عشق اگه ناموس باشه عشقه » و « می کُشمِت قدیمیه ... ولی می کُشمِت » کل کل می کند ... پولاد کیمیایی هم بازی اش در این بخش خوب است ( ولی بازی او در فیلم « حکم » استاد را بیشتر دوست دارم ) ... در کل فکر می کنم لعیا زنگنه بهترین بازی اش را در این فیلم داشت و دست کم توانست یک کمی خودش را از کلیشه آزاد کند ...

می ماند خواننده محبوبم « رضا یزدانی » که با آن صدای زخمی اش جان می دهد برای استفاده در فیلمهای کیمیایی ؛ البته نمی دانم لزومی دارد حتماً در صحنه ها دیده شود یا نه ؟؟؟ من که فکر می کنم صدایش کفایت می کند ...

قبل از دیدن فیلم رئیس با دیدن پوسترهای فیلم و ریخت و قیافه پولاد کیمایی با آن موهای بلند غیر متعارف ، خیلی کنجکاو بودم بدانم چنین ریخت و قیافه ای چه کارکردی در فیلم دارد و اواخر فیلم بود که فهمیدم تنها کارکرد این موها این بوده که پولاد (سیا ) با کوتاه کردن موهایش می تواند تغییر قیافه دهد و برود به مهمانی کسانی که عشقش را دزدیده اند و به گوگوش ( اَه !!! مهناز افشار ) بگوید : « بریم ؟؟؟ »

1 comment:

... said...

سلام آرش جان فیلم رو ندیدم و نمیشناسم وبه همین خاطر هم نظری ندارم . فقط خواستم سلام کنم و بقیه مطالبت رو بخونم . سبز باشی .