Saturday, May 02, 2009

بازی فشن گونه با آنفولانزای زهرماری !!!

اصلاً نمی خواهم درباره بحث جدید این روزها یعنی آنفلوانزای خوکی صحبت کنم ... موضوع ، همان بازی همیشگی است و دلم نمی خواهد پرانتز را به بازی بیالایم ... ولی دیشب در رویترز چیزی رؤیت کردم که دلم نیامد آنرا اینجا با شما در میان نگذارم ...

رویترز عزیز ، یک سری عکس منتشر کرد که خیلی برای بنده جالب بود ؛ عکس از یک سری آدم خوش ذوق ( بیکار ، الکی خوش ، زبان نفهم ، @#$% یا هر چیزی که شما می پسندید ) که با ویروس بی پدر و مادر آنفلونزای خوکی ( که گویا حاصل گره زدن آدم و خوک و مرغ است ) و مرگ ناشی از این ویروس (که بدیهی ترین تأثیر این ویروس است ) و ترس ناشی از این نوع مردن ، شوخی کرده بودند . یکی ماسکش طرح پروانه داشت و یکی طرح اسکلت ، یکی گل منگلی و یکی شبیه ماسکهای گاز جنگ جهانی دوم !!! خوشم آمد و نکته جالبی بود... فکر می کنم از دو زاویه می شود این موضوع را دید :

یکم : این روزها ملت همه چیز حتی مردن را هم به بازی می گیرند و از مردن و خطر هم برای خود سرگرمی دست و پا می کنند ... شاید هم با اینکار تلخی مرگ و مریضی را یک کمی برای خودشان و دیگران خوشمزه می کنند ... یا شاید با اینکار می خواهند کاری کنند که خودشان و اطرافیانشان که درگیر خطرند ، حتی المقدور یادشان برود که در چه وضعیت بغرنجی گرفتار شده اند ...

دوم : شاید بازی از نوع دیگری در جریان باشد ؛ احتمالاً به من می گویید چون زیاد فیلم می بینی این حرف را می زنی ولی این مورد آنفلونزای خوکی و شیوع آن خیلی خیلی شبیه فیلمهاست ، بایوتروریسم ( یادم نیست ) ، رذالت یک کمپانی داروسازی که بیماری را در قلب یک منطقه مسکونی منتشر می کند به این امید که پادزهرش را با قیمتی سرسام آور به قربانیان نگون بخت بفروشد ( مأموریت غیرممکن 2 ) ، ایجاد یک موضوع جدید برای منحرف کردن اذهان عمومی از یک موضوع مهمتر به آن ( سگ را بجنبان ) و چند مورد دیگر ... شاید هم می خواسته اند ماسکهایشان را بفروشند !!!

خلاصه اینکه ملت در همه جای دنیا مظلومند در همه جای دنیا !!!

2 comments:

امید said...

گمان می کنم آدمها آنقدر زیاد و همسان شده اند که هیچ فرصتی را برای به چشم آمدن از دست نمی دهند

... said...

سلام آرش جان من فکر میکنم که دنیای ما اینقدر بیرحم شده که آدمهاش رحم و اینحرفها سرشون نیست اینه که دیگه مثل گذشته ها از اینجور چیزها نمیترسن . آدمکشی دیگه کار قاتلهای حرفه ایی یا سربازها نیست بلکه هر بچه هفده ساله ایی که یه کلت داشته باشه هم آدم میکشه . زمونه بی رحمیه . ما آدمها دیگه هیچی شوکه مون نمیکنه. شاید هم بقول خودت این کلکیه که سرمون رو گرم کنن . سبز باشی .